خواب فریاد

فریاد می زنم...

داد می زنم...

هوار می کشم...

اما پس چرا کسی به من توجهی نمی کند؟

چرا هیچ کس نمی شنود؟

...

آه،فهمیدم؛

خواب می بینم!!!

خوابم آنقدر سنگین است که با هیچ فریادی از خواب نمی پرم...

نظرات 1 + ارسال نظر
خاطره دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ http://rahalost.blogsky.com

سلام!داشتن وبلاگ پر بار رو بهتون تبریک می گم.
خوبه در خواب فریاد می زنید و کسی به دادتان نمی رسد من در سکوت فریاد زدم تو دهنی محکمی با بغض خوردم
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد