من رقص باد، در لابه لای یالِ سبزِ این دشتم آرزوست
من گیسوان طلایی این دشت، سوار بر موج بادم آرزوست
من خرمنِ زلفِ زرینِ این دشتم آرزوست
در سوگ گندمم
آه...
من خرداد گندمگون کلاردشتم آرزوست
بیهوده نبار باران
اینجا که کسی تشنه
اینجا که زمین خشک نیست
این قحطی و این نکبت فرجام بداندیشیست
بیهوده نبار باران
محصول مرام ما پرخوردن و ناشکریست
بیهوده نبار باران
این مزرعه آهن
وآن مزرعه سیمان
هیچ آب نیازش نیست
بیهوده نبار باران
...
کلاردشت-زمستان 1390